دستهایم زیر چانه

ناچار به زیستن ...

دستهایم زیر چانه

ناچار به زیستن ...

دعای فرج, گره گشا

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً 

 

*برحمتکَ یا ارحَمَ الرّاحِمین

 

خدایا، در این لحظه و در تمام لحظات،
سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان ولىّ‏ات
حضرت حجّة بن الحسن-
که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد-
باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست
[و همه از او فرمانبرى مى‏نمایند]
ساکن زمین گردانیده،
و مدّت زمان طولانى در آن بهره‏مند سازى 
 
*به امید رحمتت ای رحم کننده ترین رحم کنندگان*  
 
 
ادامه مطلب ...

Dear Father, Kind Mahdi

How beautiful it is, seeing you in the mirrors of our hearts

feeling your encompassing presence, in the moments of our lives

How precious are seconds, with your everflowing help and guidance

seeing your celestial beauty, away from the fast life and crowds 

  

             kindfather.com 

 

kindness

معرفی یه وبلاگ آرام

سلااااام امروز چطورین؟  

یه وبلاگ دوس داشتنی و مفید برای معرفی دارم که امیدوارم حتما یه سر بهش بزنین.. اگه دنبال یه روح آبی و آروم هستین پس حتما خوشتون میاد. 

 

  http://1w1p.blogsky.com/ 

 

خب.. اینم از این. 

 

بذار یه کم حرف بزنیم.. 

ببین دوست خوبم..داشتن ایمان نیاز تک تک موجودات زنده س.. آخه پس هدف از زنده بودنمون چی میشه؟؟چرا چرا چرا من به وجودد اومدم؟؟ چرا اینجام؟ چرا دو تا چشم دارم.. دو تا گوش.. دو دست و دو پا.. و یک دهان؟؟ 

شاید جفت بودن چشم ها اخطاریه به من که "خـــــــــــوب ببین! بــا دقت نگاه کن! عمیــق بنگر!" 

شاید جفت بودن گوشها یعنی "شنیدن نه, گــــــوش کردن باید! " (و قاعدتا مرحله بعد از گوش کردن فکر کردن و آنالیز کردن شنیده هاست) 

دستام چی؟ پاهام..؟ اینا چرا هرکدوم دو تا هستن؟ 

برداشت من اینه: 

 

من نسبت به گردش خون در بدنم,  تپیدن قلبم, نفس کشیدن و زنده بودنم وظیفه ای دارم.. 

زمین گشته و گشته, قــرن ها گذشته, جنگ بوده و صلح نبوده.. 

تلاطم بوده و آرامش نبوده.. 

هیاهو بوده و سکوت نبوده.. 

زشتی بوده و زیـــبـــایـــی نبوده.. 

ظلم بوده و فقر بوده و گستاخی و غرور و قدرت طلبی بوده و ... عقل نبوده.. 

 

نا حق بوده و حق ... ... ... 

 به ندید گرفته شده.. 

خلاصه سیاهی بوده و آبی نبوده. 

 

دوست خوب من.. 

من خدا رو آبی میبینم, نگاهش,  لبخندش, لطفش, نعمتش, کتابش.. و پیام آورش. 

 

خب.. سرتو بُردم دیگه.. بقیش باشه واسه بعد. 

 

فعلا 

Let's Get Blue

بنام لایق ترین

سلام  

طبق معمول شروع سخته.. همین که آدم میخواد بگه ولی از چی و چجوری.. نمیدونه! 

خب.. 

راستش امروز یه تصمیم مهم گرفتم.. 

 

می خواهم آبی شوم دیگر..! 

 

آره آبی.. آبی یعنی شاد و سرزنده 

یعنی امیدوار 

پیروز 

زنده! 

 

آره قراره تحت هر شرایطی زندگی کنم 

لذت ببرم 

قوی باشم.. قوی تر 

 

آره خلاصه.. 

کوتاهم نمیام 

میخوام همیشه جوون باشم  

 

خب اینم از آغاز سخن 

تا بعد. 

 

***BLUE***