دستهایم زیر چانه

ناچار به زیستن ...

دستهایم زیر چانه

ناچار به زیستن ...

در آستانه فصلی نو...

فکر کنم دیگه تموم شد... جدی جدی تموم شد....

یعنی هنوز رسما" نه ولی خب... چیزی نمونده...

باورم نمیشه... یه کابوس طوووولانی داره تموم میشه و

فصلی نو شروع میشه..

الهی به امید تو...

همچنان محتاج یاری تو..

ای مهربان ترین

بهترین

عاشقتم... ولم نکن..


(هرکی ازینجا رد شد.. التماس دعا)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد