سلاااااااااااااااااااااااام
نـــــــــــــــــــــــــــــــه
رفتم امروز هنرستانی که چار پنج سال پیش توش درس میخوندم یادش بخـــــــــــــــــــــــیر! انقد دلم واسه زنگ تفریحا و کلاسا و همه خاطره هاش تنگ شد که نگووووووووو
واقعا گریه م گرفته بوداااا ولی این اسمایلیه > خنده مو دراورده بــــــــد!
وای مُردم! خدا نکُشت!
آاااااره دیگه خلاصه رفتم واسه یه سری مدارکو اینا ...
هعــــــــــی روزگار ..
عمر پا بر دل من می نهد و می گذرد ..
بــــله دیگه عمره .. جلوشو نمیتونی بگیری
دوس تون دارم < عاشقه این اسمایلی یم من!
دم این بچهها گرم، حاضرم شرط ببندم وسطی و سمت راستیش پسرنو کلاهگیس گذاشتن بیان مدرسه دخترونه... دمشون گرم، عمراً کسی فهمیده باشه اینا پسرن
این سرویس مدرستون خیلی باحاله، چه جوری سوارش بشیم؟
یه فوتو فنی داشت که فقط خودمون بلد بودیم
حال کردی آقا گاوه؟
بهرام که گور می گرفتی همه عمر دیدی که گور چگونه بهرام گرفت؟
راستی یه سوال. شما رفتین مدرکتونو بگیرین احیانا مدرسهتون اتوبان نشده بود؟
بعد یه چیز دیگه. من از اون دوست سمت راستی خوشم اومده یه ذره. همونی که سیبیلاش پرپشت تره. اگه میشناسین بانی خیر بشین که ثواب داره.
بهرام؟ خدا مرگوم ما دوسته پسر که نداشتیم آقا حامد! -با توجه به عکس- ما همه دختر بودیم! ها واللو!
او ریفیقممم سیبیلاشه زده اصن نمک قیافش رفته! :)))))
واسه همینم هیشکی نمیگیرتش! :))
اوو یکیم که الان اینجا نیس ینی ایران نیس رفته فرنگ اسمشم یه چیز خارجی گذاشته ... مممم ... نمدونم هندی ماما بود چی بود؟!.... آها! لِــیدی گاگا! آره همین! شاید بشناسی