دستهایم زیر چانه

ناچار به زیستن ...

دستهایم زیر چانه

ناچار به زیستن ...

چشم به راهیم شاید ...

چشم به راهیم شاید کشتی نجاتی بر ساحل بشریت کناره گیرد
ناخدا نوحی بخواند رستگاران را به عرشه
شاید ابراهیمی تیشه بر دوش ریشه زند بت و بتخانه ها را
شاید عصائی ز آستین موسائی بر آید وسینه شکافد نیل سرکشی وطغیانگری را
شاید دم احیاگرانه عیسائی تن رو به مرگ گیتی را حیاتی دوباره دمد
یا که نسیمی از دریای رحمت بوزد وبغض انتظار را به اشک حضور بدل کند 

 

عجل علی ظهورک یا بقیة الله 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
mirror دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:29 ب.ظ

چقدر دلم تنگ شده بود برای اینجا... مثل خونمه ....
اللهم عجل لولیک فرج

دختر توی آینه جمعه 30 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:49 ب.ظ http://dayene.blogsky.com

اللهم عجل لولیک فرج

مرسی از دعای قشنگت دوست خوبم
آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد